4 دلیل برای اینکه مطمئن شوید آدم تنبلی نیستید!
یک روانشناس اجتماعی به نام "Devon Price" در کتاب خود با نام "تنبلی وجود ندارد" تصورات همه افراد درمورد تنبلی را به چالش کشید. او در کتاب خود به تأثیر دیدگاه جامعه نسبت به تنبلی و تأثیر آن بر ابعاد مختلف زندگی افراد اشاره کرده است.
پرایس درمورد کتاب خود میگوید: "در کتاب من همه چیز درباره این است که چگونه ترس جامعه و فرهنگ ما از تنبلی منجر به بهرهوری بیش از حد از افراد و بیگانگی میان آنها شده است. همچنین در این کتاب به شما میگویم چگونه نفرت خود از تنبلی را از بین ببرید و ارتباط بهتری با جامعه برقرار کنید."
در این مقاله قصد داریم 4 دیدگاه اصلی این نویسنده درمورد تنبلی را به شما معرفی کنیم.
مطالبی که در این مقاله میخوانید:
دروغ تنبلی
- هرچه تنبلتر؛ پرکارتر
- نگران اتلاف وقت نباشید
- وقتی همه چیز آزاردهنده میشود
دروغ تنبلی
اصطلاح "دروغ تنبلی" عبارتی است که آقای پرایس درمورد مجموعهای از باورها و فرهنگهای غلط موجود درمورد ارزش کار و ناپسند بودن تنبلی به کار میبرد.
دروغ تنبلی در تمام طول زندگی همراه ما بوده و به ما میگوید که ارزش ما به عنوان انسان، مستقیماً به میزان بهرهوری مادی ما بستگی دارد. مهم نیست محدودیتها و نیازهای موجود چیست یا چقدر مشغول هستیم؛ همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد و نباید بیکار بمانیم!
این چشم انداز مسئول بخشی از رنج و درد بسیاری است که در تمام این سالها تحمل کردهایم. با کار کردن زیاد، جسم خود را دچار مشکلات و بیماریهای زیادی کردهایم با تصور این که در حال مبارزه با تنبلی هستیم.
به عنوان مثال این مسئله موجب ایجاد بینشی بیرحمانه نسبت به مشکلات بزرگی مانند بیکاری، اعتیاد یا بیخانمانی و افرادی که دچار آن هستند، شده است. بسیاری از افراد تحت تأثیر "دروغ تنبلی" این افراد را به دلیل تنبلی بیش از حد، مقصر مشکلات خود بدانند.
البته منظور این نیست که تمام افراد بیخانمان، بیکار یا درگیر اعتیاد، تقصیری ندارند و تمام تلاش خود را میکنند. منظور نویسنده این است که تعدادی از افرادی که دچار این مشکلات هستند، بارها تلاش کردهاند خود را از این مشکلات نجات دهند؛ اما ناموفق بودهاند.
زمانی که یک کار بارها انجام شده اما نتیجهای به دست نمیآید، حتماً مانعی وجود دارد. در چنین شرایطی، نباید مشکلات این افراد را ناشی از تنبلی آنها بدانیم. این افراد تنها نیازمند پشتیبانی و حمایت هستند تا در تلاش بعدی خود موفق شوند.
یک مثال دیگر از دروغ تنبلی زمانی است که افراد را تنبل میدانیم چون برای یک هدف مهم (از نظر ما) ارزشی قائل نیستند و در جهت رسیدن به آن هیچ تلاشی نمیکنند.
مثلاً فرض کنید رسیدن به استقلال مالی در زندگی برای شما اهمیت زیادی دارد و برای رسیدن به آن تمام تلاش خود را میکنید؛ در حالی که وقتی درمورد آن با دوست خود صحبت میکنید، این موضوع برای او بیاهمیت بوده و برای انجام آن تلاشی نمیکند.
پیش از آن که دوست خود را تنبل بدانید، باید از اولویتها و دغدغههای شخصی او مطلع شوید. ممکن است تمرکز او روی رشد تحصیلی، تشکیل خانواده، سفر و ... بوده و یا شاید اصلاً نیازی به استقلال مالی نداشته باشد!
یا فرض کنید یکی از همکلاسیهای شما در دانشگاه، درس را رها میکند. بلافاصله افراد تصور میکنند که او فردی تنبل است؛ در حالی که او به دلیل تفاوت اولویتها و ضرورتهای زندگی خود با دیگران، تصمیم به ترک تحصیل گرفته است.
بسیاری از افراد تنبل نیستند، تنها اولویتهای متفاوتی با سایر افراد دارند.
بیشتر بخوانید: 5 راهکار ساده برای پر انرژی بودن در محل کار
هرچه تنبلتر؛ پرکارتر!
نویسنده در کتاب خود با افراد زیادی مصاحبه کرده است؛ نویسندههای برنده جایزه نوبل، هنرمندان مشهور، والدین سختکوش و... . تمام این افراد شرایط و موقعیتی پر از استرس را تجربه کردهاند. نتیجه مصاحبهها و مطالعات نویسنده بسیار جالب است.
او بعد از مصاحبه با این افراد متوجه شد که افرادی که برنامه کاری شلوغی داشته و در بسیاری از موارد موفقیتهایی هم کسب کردهاند، خود را متقاعد میکنند که افرادی تنبل و شکستخورده هستند!
همچنین یکی از دانشجویان پرتلاشی که دارای افسردگی شدید بود، در مصاحبه با نویسنده گفته بود: "من احساس میکنم فرد تنبلی هستم؛ با این وجود نیاز دارم کمی بخوابم تا بتوانم زنده بمانم! "
وجه مشترک تمام این افراد این است که تحت تأثیر دروغ تنبلی، تصمیم گرفتهاند بیش از حد توان خود کارهایی انجام دهند و در نهایت با احساس شکست مواجه شدهاند؛ زیرا احساس میکنند هرچه تلاش کنند کافی نیست و اگر به خود استراحت بدهند، فرد تنبلی هستند.
کار بیش از حد، با ایجاد استرس و مانع در اختصاص دادن زمان به ورزش و تغذیه سالم، به مرور زمان باعث فرسودگی و آسیبهای جسمی و روانی بسیاری خواهد شد. افزایش ترشح کورتیزول (هورمون استرس) یکی از نتایج استرس ناشی از کار زیاد است که خطر ابتلا به دیابت نوع 2، سکته مغزی و حتی سرطان را افزایش میدهد!
بنابراین گاهی اوقات لازم است بین کار خود وقفهای ایجاد کنید، به ذهن خود استراحت دهید. از این طریق ریسک ابتلا به بیماریهای جسمی و روانی را کاهش داده و بازده خود را افزایش میدهید.
نگران اتلاف وقت نباشید!
سالها تحقیق درمورد میزان بهرهوری و بازده روزانه افراد، نشان داده است که میانگین بازده روزانه هر فرد بین 3 تا 4 ساعت است! بقیه زمان فرد صرف معاشرت با همکاران، مرتب کردن میز و پروندهها، استفاده از موبایل و سر زدن به شبکههای اجتماعی، صرف تغذیه یا قهوه و چایی و ... میشود.
بسیاری از افراد و روانشناسان اجتماعی، این گونه کارها را نوعی وقت کشی میدانند در صورتی که طبق تحقیقات "Marvin Puente" همیشه چنین نیست.
طبق تحقیقات ماروین پوئنته، بسیاری از افراد (نه همه آنها)، از این قبیل کارها به عنوان روشی برای کاهش استرس خود حین کار و منحرف کردن ذهن از موانع و مشکلات موجود در کار استفاده میکنند. به عبارت دیگر، به ذهن خود استراحت داده و توان و انرژی خود را شارژ میکنند.
به علاوه این روشها باعث افزایش روحیه و انرژی، بهبود تعامل افراد و ایجاد احساس اعتماد و ارزشمندی در افراد میشود؛ بنابراین به خود و کارمندان اجازه دهید در طول روز از این روشها به منظور افزایش توان و روحیه خود استفاده کنند.
اگر کمی به ذهن خود استراحت داده و از پشت میز خود بلند شوید، وقت تلف نکردهاید؛ بلکه از روشی برای بهبود عملکرد و بازده خود استفاده کردهاید. پس عذاب وجدان بابت تنبلی را کنار بگذارید.
البته باید مراقب باشید تمامی این روشها، به خصوص استفاده از شبکههای اجتماعی و موبایل در چارچوب خاصی انجام شود. همه میدانیم که رسانههای اجتماعی تا چه اندازه اعتیادآور بوده و افراد را درگیر خود میکنند. توصیه میکنیم مرزهایی برای به کار بردن این روشها تعیین کنید.
تحقیقات انجام شده در سال 2021 نشان میدهند کارمندان به طور متوسط 1.5 ساعت از ساعات کاری خود را در رسانههای اجتماعی سپری میکنند. اگر به دنبال نیروی کار جوان هستید، بهتر است بدانید که 5 درصد از جوانان 18 تا 24 ساله، استفاده از شبکههای اجتماعی در محل کار را حق خود دانسته و تقریباً نیمی از آنها با شرکتی که استفاده از موبایل در محل کار را ممنوع کند، کار نمیکنند!
وقتی همه چیز آزاردهنده میشود
در فرهنگی که دروغ تنبلی را پذیرفته است، برای افراد دشوار است که مرزهای خود را تعیین کرده و با اطمینان "نه" بگویند. این مسئله نه تنها افراد را به سمت انجام کار زیاد یا "Overworking" سوق میدهد؛ بلکه با تحت فشار قرار دادن افراد برای پذیرش مسئولیتهایی که تمایلی به آن ندارند یا از عهده آنها خارج است، موجب آسیب به سلامت روان میشود.
نویسنده در کتاب خود، داستان مردی به نام برایان را تعریف میکند که هرگز به خواستههای والدینش "نه" نگفته بود. برایان در گفتگو با نویسنده میگوید: "من از ملاقات دوباره والدینم وحشت داشتم چون نمیتوانستم به خواستههای آنها نه بگویم. به همین دلیل بعد از مستقل شدنم همیشه به آنها دروغ میگفتم که بیش از حد مشغول کار هستم و نمیتوانم به دیدن آنها بروم! "
دروغ تنبلی باعث شده است نسبت به احساس خستگی، عدم تمایل به انجام یک کار یا عدم توانایی در پذیرش یک مسئولیت، احساس گناه و عذاب وجدان داشته باشیم. برای مقابله با دروغ تنبلی باید "نه" گفتن را یاد گرفته و احساسات خود را بپذیریم.
زمانی که توانایی رد درخواستهای دیگران، به خصوص درخواستهای غیر معقول را نداریم، خود را در شرایطی دشوار و آزاردهنده قرار میدهیم که نمیتوانیم به سادگی از آن رها شویم. در واقع هر زمان که شما به یک درخواست غیر معقول "نه" میگویید، به تقویت عزت نفس و سلامت روان خود کمک کردهاید.
در ادامه به 4 مورد از مزایای نه گفتن اشاره کردهایم:
- اعتماد به نفس بیشتر
- زمان و انرژی بیشتر برای انجام کارهای دلخواه
- دریافت احترام بیشتر از طرف دیگران
- کنترل بیشتر بر تصمیمات و زندگی
نتیجهگیری
دروغ تنبلی، شامل باورهای غلطی است که با آنها زندگی کرده و آنها را پذیرفتهایم بدون آن که از اثرات مخربی که بر زندگی، جسم و روان ما گذاشته است، آگاه باشیم. قضاوتهای نادرست، عذاب وجدان ناشی از ایجاد وقفه در کار، عدم توانایی نه گفتن و انجام کار بیش از حد تنها بخشی از عوارض دروغ تنبلی و باورهای غلطی است که درمورد تنبلی وجود دارد.